در دوران اوج بازیهای ویدیویی، گفته میشد بهترین راه یادگیری تاریخ، بازی کردن است. سری بازیهای Assassin’s Creed این ایده را به بهترین شکل ممکن پیاده کردهاند؛ آثاری که نهتنها به وقایع تاریخی وفادارند، بلکه حالوهوای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دورانهای گوناگون را نیز بازتاب میدهند.
در جدیدترین نسخه این مجموعه، Assassin’s Creed Mirage، داستان به قلب جهان اسلام، یعنی بغداد قرن نهم میلادی سفر میکند. در این مقاله از گیموشنآرت، روایت داستانی بازی را مرور میکنیم که ارتباطاتی جالب با تاریخ ایران و خلافت عباسی دارد.
ماجرا در قرن نهم میلادی، دوران طلایی بغداد، جریان دارد. شهری که با تأسیس نهاد بزرگی چون دارالحکمه (بیتالحکمه)، به مرکزی برای تجمع دانشمندان و متفکران سراسر جهان تبدیل شد. همزمان با رنسانس کارولنژی در غرب، بغداد قلب تپنده علم و فرهنگ در شرق بود.
باسیم ابن اسحاق، شخصیت اصلی بازی، یک خردهدزد خیابانی در بغداد است که بارها و بارها کابوسهای تکراری میبیند. او با دوستانش نهال و درویش در دزدیها شریک است. در یکی از مأموریتها، باسیم موفق به دزدیدن پوست چرمی حاوی اطلاعات محرمانه میشود و اینجا برای نخستین بار با زنی مرموز به نام روشن آشنا میشود؛ عضوی از گروه مخفی Hidden Ones.
روشن به دنبال صندوقچهای باستانی است، اما باسیم که میخواهد شجاعتش را ثابت کند، بدون اجازه به محل اختفای صندوق میرود. آنجا، او شاهد جلسهای میان خلیفه عباسی، متوکل، و پنج فرد نقابدار طلایی میشود؛ افرادی که قدرت پنهانی و ترسناکی دارند. باسیم تلاش میکند شیء دیسکمانندی را بدزدد، اما حین فرار، متوکل کشته میشود و این ماجرا آغاز سقوط باسیم و ورودش به جهانی مرموزتر است.
پس از این اتفاق، باسیم و نهال فرار میکنند. باسیم به قلعهی الموت، مقر Hidden Ones، پناه میبرد. در آنجا تحت آموزش روشن قرار میگیرد، انگشت خود را قطع میکند تا چاقوی مخفی را دریافت کند و به یکی از برگزیدگان این گروه تبدیل میشود. پس از مدتی، او داوطلب میشود تا برای بررسی تهدیدی جدید به بغداد بازگردد.
باسیم به کمک روشن و همرزمانش، به دنبال نابودی Order است؛ گروهی مخفی که اهداف خطرناکی برای بغداد دارند. یکییکی اعضای نقابدار طلایی شناسایی و حذف میشوند:
الگول: درگیر قاچاق اسرا و جستجوی آثار باستانی
دکتر حسن: پزشک فاسدی که آزمایشهای ممنوعه انجام میدهد
زهرا: مسئول انتقال کتابهای ممنوعه از دارالحکمه
وسیف الترکی: رهبر نظامی که قدرتی بزرگ پس از مرگ خلیفه در دست دارد
العنقه: عامل بحران در بازار و کنترل اقلام حیاتی
با هر ترور، کابوسهای باسیم عمیقتر میشود. او متوجه میشود که این افراد عضوی از شبکهای جهانی با اهداف پنهان هستند.
نهال دوباره در زندگی باسیم ظاهر میشود و به او هشدار میدهد که به Hidden Ones اعتماد نکند. باسیم، پس از صحبتهای او، متوجه نشانههایی از پنهانکاری در گروه میشود. او درمییابد که پنجمین و اصلیترین عضو نقابدار، زنی به نام قبيحه است؛ کسی که در پس پرده بسیاری از توطئهها نقش داشته.
روشن شخصاً قبيحه را میکشد، اما این عمل باعث تردید بیشتر باسیم میشود. چرا روشن حقیقت را پنهان میکند؟ چرا برخی اطلاعات حیاتی را با او در میان نمیگذارند؟ روشن هشدار میدهد که اگر باسیم راه قبيحه را برود، خودش او را از بین خواهد برد.
باسیم به دنبال پاسخهای خود به غاری اسرارآمیز میرود؛ مکانی که در خوابهایش دیده بود. در آنجا، با روشن درگیر میشود و پس از شکست او، با کمک نهال درِ محفظهای باستانی را باز میکند. باسیم به دنیایی ناشناخته و پیشرفته پا میگذارد. در آنجا، دیسک را به دستگاه متصل میکند و خاطراتی را میبیند که نهال را به یک خیال تبدیل میکند.
او درمییابد که نهال در واقع بخشی از شخصیت خود اوست؛ بخشی گمشده، یا خاطرهای از گذشته. “جن”هایی که او میدید نیز بازتابی از زخمهای درونی و خاطرات دردناک او بودند.
در پایان، باسیم تغییر کرده بازمیگردد؛ روحی که دیگر همان باسیم سابق نیست. روشن گروه را ترک میکند و عقاب او که همیشه نماد اعتماد و همراهی بود این بار صورتش را زخمی میکند. گویی دیگر چیزی از انسان سابق در وجود او باقی نمانده…
Assassin’s Creed Mirage بازگشتی درخشان به ریشههای مجموعه است؛ ترکیبی از تاریخ، فلسفه، اسطوره، و روانشناسی. بازی نهتنها بغداد قرن نهم را بازآفرینی میکند، بلکه ما را به سفری درونی با شخصیتی عمیق و پیچیده چون باسیم میبرد.
Mirage فراتر از یک داستان انتقامی یا سیاسی است؛ این بازی کاوشی در درون انسان، حقیقت، هویت، و خاطره است. چیزی که سری اساسینز همیشه وعدهاش را داده بود.
با خرید گیفت کارت استیم از زیکارت، از تمام امکانات هیجانانگیز بازی لذت ببرید.