در این مقاله به بررسی بازی جدید استودیوی Atlus با نام Metaphor: ReFantazio خواهیم پرداخت و بررسی می‌کنیم که آیا این عنوان می‌تواند در کنار آثار بزرگ و موفق قبلی این استودیو جایگاه خود را حفظ کند یا خیر.
استودیوی Atlus امروزه به عنوان یکی از ستون‌های اصلی ژانر JRPG شناخته می‌شود و برخی از خلاقانه‌ترین آثار این ژانر را خلق کرده است. Persona 5 یکی از این شاهکارها بود که شخصاً مرا بیش از صد ساعت درگیر خود کرد. اخیراً نیز با بازسازی موفق Persona 3، یک موفقیت دیگر به کارنامه درخشان این استودیو اضافه شد. اما حالا، پس از سال‌ها تجربه بین فرنچایزهای Shin Megami Tensei و Persona، استودیوی Atlus با معرفی یک IP تازه‌نفس و متفاوت به نام Metaphor: ReFantazio، بار دیگر نشان داد که می‌تواند تجربه‌ای نوآورانه و منحصر به فرد را به دنیای JRPG ارائه دهد. این عنوان جدید با سبک و فضای متفاوت خود، تازگی و تنوعی به کتابخانه آثار این استودیو و ژانر JRPG اضافه کرده است و همان‌طور که انتظار می‌رفت، تجربه‌ای بی‌نظیر و تحسین‌برانگیز را به ارمغان آورده است.
بازی Metaphor در دنیایی فانتزی با استایلی قرون وسطایی روایت می‌شود، جایی که نژادهای مختلف در کنار هم زندگی می‌کنند. داستان بازی در کشور Euchronia جریان دارد و بازیکنان را در نقش Will، پسری جوان از نژاد Elda، قرار می‌دهد. داستان از جایی شروع می‌شود که پادشاه Euchronia به دست ژنرالی به نام Louis Guiabern به قتل می‌رسد و کشور دچار هرج و مرج و شوک می‌شود.
چند سال قبل از این واقعه، پسر پادشاه که از دوستان دوران کودکی Will است، توسط گروهی ناشناس مورد حمله قرار گرفته و با طلسمی به خوابی عمیق فرو رفته است. Will و یک Fairy به نام Gallica مأمور می‌شوند تا فردی که این طلسم را بر شاهزاده گذاشته پیدا کرده و با کشتن او، شاهزاده را نجات دهند. اما پس از رسیدن به پایتخت، آن‌ها متوجه می‌شوند اوضاع بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کردند. نژادپرستی شدیدی در پایتخت حکم‌فرماست و نژادهای بالاتر، زندگی را برای دیگران سخت کرده‌اند.
در مسیر خود، Will و Gallica با شخصیت‌های مختلفی مواجه می‌شوند که به دنبال برابری و عدالت در Euchronia هستند. همین هدف مشترک آن‌ها را به هم نزدیک کرده و داستانی پر از چالش و همکاری را رقم می‌زند.
پس از گذر از چالش‌ها، کلیسا تصمیم می‌گیرد تا مسابقه‌ای برای انتخاب پادشاه جدید برگزار کند. در این تورنمنت، هر فردی از هر نژاد و طبقه اجتماعی می‌تواند شرکت کند، زیرا پادشاه بعدی باید شخصی شایسته و مورد تأیید مردم باشد. Will با ورود به این مسابقه، تلاش خود را برای حفظ تاج و تخت از دست افراد نادرست و همچنین یافتن راهی برای شکستن طلسم شاهزاده آغاز می‌کند.
اگر با بازی‌های استودیوی Atlus آشنا باشید، می‌دانید که داستان و روایت همیشه بخش مهمی از عناوین آن‌ها بوده است. در حالی که ما سطوح مختلفی از داستان‌سرایی را در بازی‌های SMT و Persona دیده‌ایم، استودیوی Atlus همواره در ارائه داستانی حماسی، احساسی و عمیق توانمند بوده است. خوشبختانه، Metaphor از این ویژگی‌ها بهره‌مند است و با لحن و سبک جدی‌تر خود، حس و حال منحصربه‌فردی را به نمایش می‌گذارد که به آن هویتی مستقل در میان دیگر آثار این استودیو می‌بخشد.
در این بازی، ابعاد جالبی مانند نژادپرستی، سیاست و اختلاف طبقاتی نیز مطرح شده‌اند، که به جذابیت و عمق بیشتر داستان کمک می‌کنند. شخصیت‌ها نیز هر کدام دیدگاه‌ها و رویکردهای متفاوتی به داستان اضافه می‌کنند و تعامل با آن‌ها را بسیار جالب می‌سازند.
در Metaphor: ReFantazio شاهد بازگشت سیستم Bond هستیم که به شما امکان می‌دهد میزان نزدیکی و همبستگی با همراهانتان را بسنجید. شما می‌توانید از راه‌های مختلف با شخصیت‌های اطراف خود تعامل داشته و میزان Bond خود را با آن‌ها افزایش دهید. این سیستم نه تنها به عمق شخصیت‌پردازی‌ها کمک می‌کند، بلکه تاثیر مستقیمی بر گیم‌پلی نیز دارد.
شخصیت‌های بازی، به ویژه همراهان شما، هر یک دارای ویژگی‌ها و رویکردهای داستانی متمایزی هستند. در طول بازی، این شخصیت‌ها با چالش‌های مختلفی روبه‌رو می‌شوند، و مانند دیگر آثار Atlus، با شخصیت‌پردازی‌های پیچیده و جذابی مواجه هستیم که باعث می‌شود در طول ده‌ها ساعت تجربه، این کاراکترها تبدیل به دوستان نزدیک شما شوند.
در کل، Metaphor: ReFantazio از نظر داستانی شما را ناامید نخواهد کرد. این بازی به شکلی هنرمندانه روایت و مضامین خود را به تصویر می‌کشد و با پیشرفت داستان، لایه‌های جدیدی از آن را آشکار می‌کند. شخصیت‌های ماندگار و به‌یادماندنی بازی نیز به غنای داستان افزوده‌اند. همچنین، ارائه داستان همچنان از ترکیب همیشگی Atlus یعنی استفاده از کات‌سین‌های انیمه‌ای و میان‌پرده‌های درون‌بازی پیروی می‌کند که جذابیت روایت را بیشتر می‌کند.
اگر گیم‌پلی بازی Metaphor: ReFantazio را به یک «غذا» تشبیه کنیم، عناصر و المان‌های SMT و Persona به منزله مواد اولیه آن هستند، در حالی که خلاقیت استودیو، نقش سرآشپزی را دارد که این مواد را با مهارت خاص خود ترکیب می‌کند. نتیجه نهایی، یک غذای آشنا با هویتی مستقل و طعمی کاملاً متفاوت است. در واقع، گاهی با غذاهایی مواجه می‌شوید که هر یک از مواد تشکیل‌دهنده آن‌ها را پیش‌تر امتحان کرده‌اید، اما ترکیب تازه این مواد تحت دست یک سرآشپز ماهر، تجربه‌ای کاملاً جدید و منحصر‌به‌فرد را رقم می‌زند. این همان اتفاقی است که در Metaphor: ReFantazio رخ داده است.
این بازی از المان‌های بازی‌های پیشین خود بهره می‌گیرد، اما نحوه استفاده و تلفیق آن‌ها چنان دقیق و ظریف است که نه تنها این المان‌ها به همدیگر قدرت بیشتری می‌بخشند، بلکه لایه‌های تازه‌ای از گیم‌پلی را به وجود می‌آورند. البته این به معنای برتری قطعی گیم‌پلی Metaphor نسبت به عناوین قبلی نیست، بلکه نشان‌دهنده این است که بازی توانسته با استفاده از نقاط قوت آن آثار، هویتی جدید و مستقل برای خود خلق کند؛ سازوکاری که پیش‌تر به این شکل در دیگر بازی‌های Atlus دیده نشده بود.
یکی از ایده‌های تازه‌ای که این بازی معرفی می‌کند، ترکیب مبارزات Real-Time در کنار مبارزات نوبتی است. البته نباید اشتباه کنید؛ مبارزات نوبتی همچنان بخش اصلی گیم‌پلی هستند. اما در Metaphor: ReFantazio شما قادر خواهید بود برخی از دشمنان ضعیف‌تر را بدون ورود به مبارزات نوبتی شکست دهید. برخلاف اکثر بازی‌های JRPG و عناوین دیگر Atlus که به محض حمله به دشمن شما را به یک فاز مبارزه وارد می‌کنند، این بازی به شما اجازه می‌دهد که بدون نیاز به این پروسه دشمنان را نابود کنید. در این بازی، این سبک مبارزه با عنوان “Squad Battle” شناخته می‌شود.
در بازی Metaphor: ReFantazio، با افزایش سطح و قدرت شخصیت خود، می‌توانید دشمنان را به صورت Real-Time شکست دهید. در این مبارزات، افراد تیم شما نیز حضور داشته و شما را همراهی می‌کنند. البته باید توجه داشت که این مبارزات Real-Time از لحاظ عمق و تنوع چندان پیچیده نیستند و بیشتر برای ایجاد تنوع و حفظ جریان بازی طراحی شده‌اند. سازندگان با خلاقیت از این سیستم برای پل زدن بین مبارزات لحظه‌ای و نوبتی بهره گرفته‌اند، به طوری که شما می‌توانید به اکثر دشمنان به جز باس‌ها به صورت لحظه‌ای حمله کنید.
اگر از دشمن خود قوی‌تر باشید، در همان مبارزه لحظه‌ای پیروز خواهید شد، اما اگر هم‌سطح یا ضعیف‌تر باشید، مبارزه وارد فاز نوبتی می‌شود. در این لحظه، یک میان‌پرده کوتاه به عنوان ترنزیشن بین دو سبک مبارزه پخش می‌شود و به شما برتری نسبی در شروع مبارزه نوبتی می‌دهد. این مزیت می‌تواند شامل ضربات قدرتمندتر یا احتمال گیج کردن دشمنان باشد.
هسته اصلی مبارزات، موجوداتی به نام Archetypeها هستند که مشابه Personaها عمل می‌کنند. هر Archetype نمایانگر روح و اراده یک قهرمان است و در دل شخصیت‌ها زنده می‌شود. Archetypeها کلاس‌های متنوعی دارند و هر یک از آن‌ها قدرت‌ها و استراتژی‌های منحصر به فرد خود را به مبارزات وارد می‌کنند. برخی از آن‌ها با پیشرفت در داستان و برخی دیگر از طریق مراحل فرعی یا تعامل با شخصیت‌های مختلف دنیای بازی در دسترس قرار می‌گیرند و هر کدام قابلیت‌های اختصاصی خود را به تیم شما اضافه می‌کنند.
در Metaphor: ReFantazio، Archetypeها نقش مهمی در مبارزات دارند. با اینکه تعداد آن‌ها به اندازه Personaها در سری Persona نیست، اما این تمرکز بیشتر باعث شده هر Archetype تأثیر عمیق‌تری بر گیم‌پلی داشته باشد. پس از به‌دست آوردن هر Archetype، می‌توانید با تحقیق درباره آن‌ها و تخصیصشان به اعضای تیم، بدون محدودیت از قابلیت‌های آن‌ها استفاده کنید. البته برای این کار نیاز به واحد پولی MAG دارید که از طریق مبارزات و انجام مراحل فرعی به دست می‌آید. همچنین با تخصیص چندین Archetype به یک شخصیت، می‌توانید قابلیت‌ها و جادوهای مختلف بین آن‌ها را انتقال دهید.
هر Archetype لول اختصاصی خود را دارد و با افزایش سطح آن، توانایی‌ها و قابلیت‌های جدیدی آزاد می‌شوند. این امر باعث می‌شود استراتژی‌ها و ساختار تیم عمیق‌تر شود، زیرا حالا تمام شخصیت‌ها امکان استفاده از تمامی Archetypeها را دارند و شما باید تصمیم بگیرید که هر شخصیت به کدام Archetypeها دسترسی داشته باشد.
یکی از نوآوری‌های جذاب Metaphor در سیستم مبارزات، ویژگی Synthesis است. این قابلیت به شما اجازه می‌دهد تا Archetypeهای اعضای مختلف تیم را با هم ترکیب کنید و حملات و قابلیت‌های جدید و خلاقانه‌ای ایجاد کنید. این بخش یکی از هیجان‌انگیزترین ویژگی‌های بازی است که می‌تواند کاملاً روند مبارزات را تغییر دهد و به تجربه‌ای نو و متفاوت تبدیل کند.
در بازی Metaphor: ReFantazio، Archetypeها به شکلی خاص با یکدیگر ترکیب شده و حرکات جدیدی خلق می‌کنند که مانند دیگر حرکات در مبارزات، از MP یا HP اعضای تیم استفاده می‌کنند. این حرکات ویژه تحت عنوان Synthesis، از طریق میان‌پرده‌های کوتاهی به نمایش درمی‌آیند که هیجان و انرژی بیشتری به مبارزات نوبتی بازی می‌بخشند.
علاوه بر این، بازی امکان تغییر آرایش تیم را نیز در طول مبارزات فراهم کرده است. شما می‌توانید اعضای تیم خود را بر اساس شرایط و استراتژی، در خط مقدم یا عقب قرار دهید و دستورات خاصی به آن‌ها بدهید. این مکانیزم نه تنها تعامل بیشتر بازیکن با روند مبارزات نوبتی را تقویت می‌کند، بلکه به شما اجازه می‌دهد با دقت بیشتری ریتم و پیشروی مبارزات را مدیریت کنید.
در کنار مبارزات، Metaphor ابعاد دیگری از گیم‌پلی مثل جهان بازی، مراحل فرعی و Dungeonها را نیز گسترش داده است. طراحی دنیای بازی به خصوص پایتخت Euchronia از فرنچایز Persona الهام گرفته است. شما می‌توانید در بخش‌های مختلف شهر به گشت‌وگذار بپردازید، با افراد مختلف معاشرت کنید و از محیط‌ها برای تقویت جنبه‌های شخصیتی قهرمان اصلی استفاده کنید. ویژگی‌هایی مانند Wisdom و Tolerance با انجام فعالیت‌های مختلف افزایش می‌یابند، که به نوبه خود دسترسی به محیط‌ها، توانایی‌های جدید، معاشرت با شخصیت‌های بیشتر و حتی امکانات فروشگاه‌ها را بهبود می‌بخشند. این سیستم تعامل دائمی میان دنیای بازی و بازیکن، عمق بیشتری به تجربه کلی می‌دهد.
مراحل فرعی در Metaphor: ReFantazio به اشکال مختلفی به بازیکنان ارائه می‌شوند و از تنوع مناسبی برخوردارند. شما می‌توانید در شهر به گشت‌وگذار بپردازید، با شخصیت‌های مختلف گفتگو کنید و به آن‌هایی که به کمک نیاز دارند، یاری برسانید. انجام این مراحل فرعی می‌تواند به دسترسی به Archetypeهای جدید، پول و ارتقا جنبه‌های شخصیتی منجر شود. جالب اینجاست که برای جست‌وجو در محیط، می‌توانید از شمشیر خود به عنوان یک اسکیت‌برد پرنده استفاده کنید!
اما در مورد Dungeonها، با وجود جذابیت اولیه آن‌ها در چند ساعت ابتدایی بازی، یکی از معدود مشکلات تجربه در همین بخش نهفته است. با پیشرفت در بازی و ورود به قسمت‌های میانی، ممکن است حس کنید که طراحی این Dungeonها در حال تکرار است و تنوع لازم را ندارند. متاسفانه، طراحی‌های متعددی برای این بخش از بازی در نظر گرفته نشده و از آنجا که بازی طولانی است، در نهایت ممکن است از گشت‌وگذار در این Dungeonها خسته شوید.
به طور کلی، می‌توان گفت گیم‌پلی Metaphor: ReFantazio یک قدم معنادار به جلو برای استودیوی Atlus به ویژه در زمینه مبارزات محسوب می‌شود. المان‌های قدیمی به خوبی با عناصر جدید ترکیب شده و باعث ایجاد روندی پرجنب‌وجوش در مبارزات شده‌اند. تمرکز بر Archetypeها به عمق استراتژیک مبارزات کمک کرده و هویت مستقل و متمایز این اثر را به نمایش می‌گذارد.
یکی از بارزترین ویژگی‌های استودیوی Atlus به عنوان یک بازی‌ساز، خلاقیت آن‌ها در طراحی ظاهر، لحن و ارائه کلی بازی‌هایشان است که این مسئله به وضوح در Metaphor: ReFantazio مشهود است. این بازی از یک رویکرد هنری فوق‌العاده برخوردار است که به زیبایی لحن و حس‌وحال قرون وسطایی آن را منعکس می‌کند. به لطف آرت استایل خاص این اثر، دنیای بازی بسیار زیبا و جذاب جلوه کرده و این زیبایی نه تنها در دنیا، بلکه در تمام جوانب بصری دیگر بازی نیز مشاهده می‌شود.
طراحی Archetypeها به طرز فوق‌العاده‌ای انجام شده است و هر یک از آن‌ها به خوبی کلاس و قدرت خود را از طریق طراحی ظاهری‌شان به نمایش می‌گذارند. همچنین، تنوع مناسب این شخصیت‌ها باعث می‌شود بازی از نظر گیم‌پلی و بصری هرگز تکراری به نظر نرسد.
علاوه بر Archetypeها، طراحی دشمنان و باس‌ها نیز به طرز تحسین‌برانگیزی انجام شده و تنوع ظاهری مناسبی در این بخش وجود دارد. این تنوع به طور مستقیم به گیم‌پلی و جذابیت مبارزات کمک کرده و تجربه‌ای غنی‌تر را برای بازیکنان فراهم می‌کند.
با این حال، برخی مشکلات فنی ممکن است تجربه‌ی شما را تحت تأثیر قرار دهند. مشکلاتی مانند افت فریم در برخی مکان‌ها و شرایط خاص، و همچنین غیر فعال بودن Anti Aliasing که منجر به برش و گسسته شدن برخی سازه‌ها و اشیا می‌شود. این مسائل تا حدی برایم عجیب است، زیرا عنوانی مانند Persona 5 Royal از این مشکلات رنج نمی‌برد. با این حال، به‌طور کلی این مشکلات فنی در مقیاس کلی تجربه چندان تأثیرگذار و مخرب نیستند.
خصوصیات ظاهری هر یک از شخصیت‌های بازی و صداپیشگی آن‌ها به شکلی هنرمندانه طراحی شده است. طراحی ظاهری شخصیت‌ها نمایانگر ویژگی‌های بارز شخصیتی‌شان است و صداپیشگی به این ویژگی‌ها عمق و وزن بیشتری می‌بخشد. محیط‌های بازی نیز به طرز عالی طراحی شده‌اند و در برخی از بخش‌ها، تراکم بیشتری نسبت به عناوین پیشین Atlus مشاهده می‌شود. این تراکم مناسب مردم، صداگذاری شهر و زمزمه‌های مردم حس پویایی و زندگی را به خوبی منتقل کرده و به دنیاسازی بازی کمک می‌کند.
در کنار این موارد، موسیقی و ساندترک بازی بسیار گوش‌نواز بوده و به‌عنوان مکملی عالی برای تجربه‌ی کلی و هویت ظاهری بازی عمل می‌کند. هرچند که شخصاً ساندترک فرنچایز Persona را بیشتر می‌پسندم و به نظرم آن فرنچایز از لحاظ موسیقی خاص‌تر جلوه می‌کند، اما در نهایت با توجه به تم کلی Metaphor، ساندترک بازی بسیار مناسب و متناسب با جو کلی آن است.
با خرید گیفت کارت پلی استیشن و گیفت کارت ایکس باکس از زیکارت، از تمام امکانات هیجان‌انگیز بازی لذت ببرید.
